دلم میخواد بینویسم..
..
- عشقم چیکار میکنی؟
-کنار بخاری منتظرم بیای تو بغلم ولو شی تو بغلم..
- اومدم عشقم.. فک کردی کجا بریم؟
- اول بشین تو بغلم موهاتو یکمی ببوسم.. چی پوشیدی؟
- قربونت برم.. یه تیشرت بنفش پوشیدم.. با شلوار مشکی ، لم دادم تو بغلت..
- من عاشق بوسیدنتم..
- منم عاشق بوسه هاتم.. تکیه دادم بهت..
- اروم اروم میبوسمت با دستام موهاتو شونه میکنم.. فردا بریم دریاچه چیتگرو ببینیم؟
- اره خوبه.. موافقم عشقم..
- پس بیا تو بغل گرمم فشارت بدم.. جووون من.. شوق قلب من.. همه ی زندگیه من..
- فدات بشم.. تو ام رضای خودمی دیگه.. امید زندگیمی..
- دستامو میکشم رو بازو هات.. رو تنت.. تو بغل گرمم اروم میبوسمت.. دارم به صدای قلبت گوش میدمو بهت فکر میکنم..
- دارم اروم نگات میکنم.. لبخند میزنم.. به چی فکر میکنی عشقم؟
- به این که چقدر.. چقدر با هم حالمون خوبه.. به این که من عاشق گوش دادن به صدای نفسهاتم..
عاشق گرمای تنتم..
عاشق بوسیدن موهاتم..
عاشق لبخندتم..
عاشق اینده ام وقتی هر شب تورو بغل میکنمو نوک انگشتامو میکشم رو گونت..
- تو خیلی خوب حرف میزنی.. منم عاشق حرفای قشنگتم.. عاشق باتو بودنم..
عاشق دستای گرمو بوسه های شیرینتم.. فدات بشم..
- دستامو دورت حلقه کردم.. لبامو گذاشتم رو سرت نفسای گرمم میخوره بهت
تو چرا مزه ی عسل میدی؟
- مزه ی دوست داشتنه عشقم.. توام مزه ی نسکافه میدی..
- نسکافه؟ ای ناقلا تو عسل باشی من قهوه سوخته؟ پوستمم نسکافه ایه
- من عاشق نسکافه ام عشم..
...
- رضا یکشنبه باید بری سربازی؟
- اره شکوفم.. هفته ی دیگه..
- فدات بشم.. از الان دلتنگت میشم.. کاش بتونیم تو سربازیتم زیاد همو ببینیم..
کاش شبا خونه باشی.. بدون تو خوابم نمیبره
- اموزشی سخت میگذره.. بعدش هر شب خونه ام عشقم..
- ایشالاه زود زود بگذره.. فشارم بده تو بغلت..
-ایشلاه.. فشارت میدم رو قلبم دستمو بردم تو موهات صورتتو نگه داشتم رو گردنم..
- اروم گردنتو میبوسم.. هر جا باشی هر شب تو بغلت میخوابم..
- بهم قول بدیم؟
- اره زندگیم..
- قول میدم هر جای دنیا باشم تو هر شرایطی تنتو بگیرم تو بغلم با گرمای تو بخوابم..
- منم قول میدم هر شب و هر جا که باشم فقط تو بغل گرم تو خوابم ببره..
...
دستامو گرفتم دورت لبامو گذاشتم رو موهات..
تو خوابت برده..
همه تنت تو بغلمه.. ولی انگار.. دلتنگتم..
دارم بهت فکر میکنم.. دارم موهاتو بو میکشمو میبوسم..
چشای نیمه بازو خیسم اروم بسته میشه..
صبح بیدارت میکنم با هم نماز صبح بخونیم
دستامو پتوت کردم.. نمیذارم سردت شه..
بخواب یارم..
امروز.. سرد ترین روز زندگیم بود..
امروز.. خیلی خاص بود
دیروز صبح زنگ زدمو جواب مساحبه رو گرفتم..
ساعت 10 بعدش..
- پاره ی تنم
- جونم
- وای شکوفه.. محکم محکم محکم بغلم کن..
- محکمه محکمه محکم دارم فشارت میدم.. چشاتو ببند بازم ببوسمت..
..
تو مساحبه قبول شده بودم.. بهت نگفتم تا امروز سوپرایزت کنم
مثل همیشه رفتیم کوه.. وقتی از مترو اومدیم بیرون چیزیو دیدیم که باورمون نمیشد
برف میبارید اونم با چه شدتی.. اولش شک کردیم که نریم کوه ولی اخرش شیرینی گرفتمو گفتیم بریم اونجا با چایی بخوریم
با تله رفتیم بالا (مایه داری) رفتیم جای همیشگی ولی همه جارو برف پشونده بود بعد کلی گشتنو چند بار خوردن زمین
اخرم کنار یه تخته سنگ برفارو کنار زدیمو در حالی که برف میبارید رو سرمون نشستیم
من اتیشو راه انداختمو.. با دستای یخ زده جوجه هرو زدیم
..
انگار تو اون لحظه ها.. کوه تنهاییشو فقط با منو تو قسمت کرده بود( البته یه سگه هم بود)
..
هنوز تو شوک امروزم.. چقدر سرما کشیدیم..
الان سرتو گذاشتی رو پامو من مینویسم.. اینو از طرف تو مینویسم..
(امروز یه روز فوق علاده بود.. با همه ی روزامون فرق داشت.. اولش با خبر خوش جور شدن سربازیت و بعدم برفو کوه..
وقتی رفتیم اون بالا انگار همه ی دنیا سفید بود. منم که ندید بدید برف!!با این که خیلی سرد بود کلی دیوونه بازی دراوردیم ولی خیلی خوش گذشت.. مخصوصا اشی که موقع برگشت خوردیم و کرسیو همه چی..
مرسی عشقم که این روز قشنگو برام ساختی.. دوست دارم.. shokofe)
امروز با تمام وجودم حست میکردم..
یه حسی که با هیچ جمله ای قابل بیان نیست..
امروز تو راه برگشت تو اتوبوس بهت گفتم از وقتی تو اومدی من عاشق زندگیم شدم..
..
دوست دارم یار من..
امروز 9 اذر بود..
فردا قراره زنگ بزنم جواب مساحبه رو بگیرم
..
خوابم نبرد..
امشب مریض شدی .. تنت داغه هو تب داری
فردا اگه حالت خوب شه همو میبینیم.. دو جارو در نظر گرفتم یا پارک جمشیدیه یا کاخ سعد اباد
تمام برنامه های فردامو کنسل کردم.. امیدوارم حالت زود خوب شه
قبل از این که بگی حالت خوب نیست به این فکر میکردم که با هم میریم کوه بعد من میرم یه گوشه
زنگ میزنمو جواب مساحبه رو میگیرم.. بعدش میام محکم بغلت میکنمو میریم یه کبابی خفن نهارو جشن میگیریم
حتی تو ذهنم به این فکر کردم که تو میخوای مخالفت کنیو از رو مهربونی بگی بریم خودمون نودل بخوریم ..
..
الان که اینو مینویسم کنارت دراز کشیدم..
دستمو گرفتم دور تن داغتو چسبوندم به سینم که وقتی نفسام بهت میخوره احساس امنیت کنی..
تو موهات نفس میکشمو میبوسمش.. ارومو طولانی
اروم دستمو میکشم رو تنت..
تا صبح با میکروبات میجنگم.. تا همشون بمیرن
باید خوب بشی..
دوست دارم یارم..
کنارتم..
استرس دارم..
فردا قراره برم مساحبه واسه امریه سربازی..
رفتم موهامو بچه مثبتی کوتاه کردم حسابی سوالات اعتقادیو ازین جور کوفتو زهرمارا خوندم شلوار پارچه ایو همه چیزمو هم اماده کردم
صبح زود باید راه بیوفتم تا 7:30 اونجا باشم به تو چیزی نگفتم
اخه تصمیم گرفتم وقتی جواب مساحبه میاد که انشالاه مثبته حسابی سوپرایزت کنم..
چند روز پیش با هم رفته بودیم ولیعصر همون روز قبل قرارمون استادمون زنگ زده بودو خبر داده بود شنبه مساحبه داری
بو راه رفت بهت با لبخند گفتم حس میکنم روزای خیلی خوبی تو راهه..
تو دلم داشتم به جواب مساحبه فکر میکردم..
به اون روز که تو ایستگاه کهریزک بهت گفتم یه روز به خودمون میایمو میبینیم تمام این مسیری که فکر میکردیم خیلی دوره رو پشت سر گذشتیم..
حتا به این فکر میکردم که که بهت گفتم به اطرافت نگاه کنو خوب این حرفمو به خاطر بسپار و بعدش تو به مسخره به درو دیوار نگاه کردی..
تمام این فکرا در چند ثانیه ی کوتاه..
..
الان دارم به این فکر میکنم که اومدم اینجا درباره ی روزی که تورو سوپرایز کردم مینویسم..
وااااای من چقدر فکر میکنم...
روز سوپرایزو از الان حس میکنم.. قراره جشن بگیریم...
دووووووووووست دارم عشق بینظیرم
..
دیروز از صبح تا شب بارون قطع نشد
من رفته بودم سر کار.. تو راه برگشت دستای سردمو تو دستات گرفته بودی..
خیابونا خیس خیس بود.. خیلی قشنگ بود
ولی.. حیف که دستای واقعیتو نداشتم..
ولی انگار یادت تو قلبم یه چراغ گرم روشن کرده بودو تمام خستگیمو گرفتی..
این روزا بدجوری جات کنارم خالیه.. هوای بارونی.. جای خالیتو همش به رخم میشه
وقتی رسیدم خونه یکم بعدش دستاتو گرفتی دور تن خستمو همه وجود من شدی..
دیشب خوابتو دیدم.. با موهای موج دارو چشای قهوه ای روشن
...
یه روز تو این شبای بارونی با بوسه ی بیدارت میکنم تورو یاد این شب میندازم..
این روزا بهت میگم یار جاودانه ی من..
دوووووووووووووووووووووووووووست دارم
..