امروز هفدهمه..ینی چون نصف شبه میشه هجدهم..دو روز پیش..ینی شونزدهم تولدت بود..کادوتو حدود یه ماه زودتر بهت دادم..چون میدونستم خیلی کارتو راه میندازه و خوشت میاد..خوشحالم که همینطورم شد..دیدن چشای متعجب و براقت خییلی بهم چسبید..قربونت برم..دیروزم با همدیگه رفتیم نازی جیگر زدیم..که جفتمون خییلی دوس داریم..خیلی خوب بود..بعدشم نسکافه مخصوص اقا رضااا..به به.. اینروزا خییلی روزای خوبیه..هوا سرده ولی ما هنوزم مثل دوسال پیش..یا حتی شایدم ازون بیشتر..دلامون گرمه گرمه..خوشحالم که دارمت و خوشحالم که منم برای تو با ارزشم..خداروشکر..فقط تنها چیزی که کمه روزای کاملرباهم بودنمونه که اونم به امید خدا زوده زود میرسه..
یه شعرم برات گفته بودم که دوس داشتی..
نازنینم..هم نفس..
بی تو این دنیا برام میشه قفس..
مهربونم..همصدا..
با وجودت میشم از غمها جدا..
ای تمام هستیه من..
ای پناه بی کسی هام..
با تو قلبم گرمو اروم..
بی تو تنهام..بی تو تنهام..
هر نفس با بودن تو جون میگیرم..
هر قدم با گرمیه دستای تو اروم میگیرم..
ای که تو چشمات پر از نوره..پر از برق ستارس..
کنارت عاشقی کردن برام عمر دوبارس..
بیا تا اخر این راه طولانی کنارم باش..
تموم فصلای سالو بهاری کن بهارم باش..
خیییلی دوست دارم..به امید روزای باهم..