بعداز مدت ها اومدم اینجا بنویسم..این چند وقته خیلی اتفاقات خوب واسمون افتاده..خدمت رضا تموم شده..دنباله کاره..واممونو پرداخت کردن..راجه به تصمیممون با خانوادش صحبت کرده و از همه بهتر دیروز رفتیم چیزای خوشکلی واسه خودمون گرفتیم..دوتا حلقه خوشکل که قراره بمونه واسه زمان باهم بودنمون..یدونم انگشتر ظریف تک نگین..ازوناییکه همیشه ارزوشو داشتم..قراره اینارو نگه داریم تا وقتیکه شرایطمون جور بشه و ایشالا بتونیم به هم برسیم..این خریده خیییلی بهم چسبید و یه حس خوب و شیرین ته دلم ایجاد کرد..ایشالا همه چی جور بشه..شاید سختیای مسیرمون زیاد باشه ولی ما ناامید نمیشیم..کنار همدیگه سعی میکنیم مشکلاتو حل کنیم و با خانواده هامونم کناربیاییم تا همه چی درست بشه..ایشالا که خانواده هامون از هردوتامون خوششون بیاد و مارو جزو خودشون قبول کنن..ایشالا همه چی خوب پیش بره..یکم استرس دارم اما دلم روشنه..الان رضا رفته اژانس منم منتظرشم برگرده..خدایا به امیدتو..وبه امید روزای باهم بودنمون.. خیییلی دوست دارم عشقم