یه روز خوب دیگه..

امروزبعدازظهر رفتیم چیتگر..یعنی دیگه شب شده بود..یه جای خوشکل که رو به منظره دریاچه بود اتیش روشن کردیمو قارچ و سیب زمینی خوردیم..بعدشم چای..خیلی چسبید..رضای عزیزم ماشین خریده و ازوقتی با ماشین میریم بیرون خیلی راحت تریم و منم کمترخسته میشم..قربون عشقم برم..فردا هم قراره بریم یجای دیگه..نمیدونم کجا..ولی مطمعنم خوش میگزره..یه حس خوبی دارم..حس اینکه روزای اینده خیلی روشنترخواهدبود..با همدیگه خیلی خوبیم و من اینو مدیون خدا و قلب مهربون عشقم رضام..ایشالا که تا ابد باهم بمونیم..خدایاشکرت..

عشق من خیلی ازت ممنونم بخاطراینهمه عشق و ارامش و لحظه های قشنگ..دلم میخواد تا ابد با توباشم..خیییلی دوست دارم..

به امید روزای باهم..