دیشب با هم بحث کردیم..
نتونستم بخوابم
امروز با مامان درباره تو صحبت کردم
الان داره بارون میاد.. بوی پاییز میده
دلم برات تنگ شده.. منتظرم بیدار شی
ازم فاصله نگیر..
کنار تو صدای درخشش ستاره هارا شنیدم..
کنار تو از عشق همچو رودخانه خروشان شدم..
کنار تو به سحر سکوت شب رسیدم..
کنار تو تپش های قلبم را شنیدم..
کنار تو طعم بوسیدن گل را چشیدم..
کنار تو خدا رو بهتر دیدم..
ای بهترین بهانه ی زندگیه من
کنار تو
من به آرامش رسیدم..
چون پاره سنگی عاشقم
به گنجشکی هراسان
و هربار ناامید
برمیگردم به خاک
برمیگردم به خویش
از تو دور افتادم..از تو دور افتادم..
در بی مجالی و لالی به کاغذ آتش رسیده می مانم
جدا شده ای از نخ نگاهم چون بادکنک ماه
در سایه پنهان میشوم
در گریه پیدا..
هرچه هستم
از تو دورم..
دور..
دور..
امروز جمعه هست..
چشامو چند لحظه پیش باز کردم.. انگار جای خالیت بدجوری حس میشه. دیشب زیاد حالم خوب نبود ولی بودن تو کنارم بهم آرامش داد. وقتی ارومم میکنی تمام قلبم رو تسخیر میکنی..
دوست دارممم آرامش من..