یه روز خوب دیگه..

امروزبعدازظهر رفتیم چیتگر..یعنی دیگه شب شده بود..یه جای خوشکل که رو به منظره دریاچه بود اتیش روشن کردیمو قارچ و سیب زمینی خوردیم..بعدشم چای..خیلی چسبید..رضای عزیزم ماشین خریده و ازوقتی با ماشین میریم بیرون خیلی راحت تریم و منم کمترخسته میشم..قربون عشقم برم..فردا هم قراره بریم یجای دیگه..نمیدونم کجا..ولی مطمعنم خوش میگزره..یه حس خوبی دارم..حس اینکه روزای اینده خیلی روشنترخواهدبود..با همدیگه خیلی خوبیم و من اینو مدیون خدا و قلب مهربون عشقم رضام..ایشالا که تا ابد باهم بمونیم..خدایاشکرت..

عشق من خیلی ازت ممنونم بخاطراینهمه عشق و ارامش و لحظه های قشنگ..دلم میخواد تا ابد با توباشم..خیییلی دوست دارم..

به امید روزای باهم..

روز بی نظیر

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

عشق بی نظیر من..

سلام عشقم..خوووبیی؟ امروز اومدم اینجا که بخاطر جمعه ازت تشکر کنم..تو خییییلی ماهی...جمعه خیلی روز قشنگی شد واسم...از اون ساعتی که واسم خریدی بی نهایت خوشم اومد..ولی مثل خاک بر سرا نتونستم احساسمو درست حسابی بیان کنم...یکم بیشعورم دیگه!!..بی صبرانه منتظر یه روزم که با هم بریم بیرون هم بند اون ساعتو درست کنیم تا بندازم تو دستمو کیف کنم..هم اینکه بتونم حسابی بغلت کنم...خییییلی دوست دارم...خیییییلییییییی...تو همه چیز منی..بووووووووسسسسسسس

دومین تولد..

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

پارک ارم


دلم میخواست زود بیام اینجا تا این روزای خوبو ثبت کنم

دو روز پیش قرار بود همو ببینیم که بهم گفتی باید با فرزانه بری بیرون

گفتی که منم بیام..   قرار بود منو تو با فرزانه هو محمد با مهرداد بریم ارم..

من یکم خجالت میکشیدم بخاطر مهرداد ولی وقتی دیدمش انگار همون اول رفیق شدیم

کلی گشتیم..   حتی وقتی کنار پارک بودیم نمیتونستیم راه ورودشو پیدا کنیم

بعدش که رفتیم تو پارک قرار شد منو تو با مهرداد سوار وسایل بازی بشیم..    خیلی کیف داد تو از ترس تو چشات اشک جمع شده بود منم همش میگفتم به من نگاه کن..  

خیلی روز خوبی بود..   پر از لحظه های قشنگو خاطره ساز

..

امشب بدجوری جای خالیت حس میشه عشقمم

به امید روزای با هم بودن..