دارم میرم شمال خییییلی دیر شده
سری اومدم این عکسو بذارمو برم
دیروز یه روز بی نظیر بود
کوه - اتیش - جوج - توت فرنگی - چایی - به قصد تله کابین - تالگو - بغل - خوردیم زمین - بستنی گرون - مترو سواری - مو تو کوله - دنبال جای تاریک - ترقه - بوسه قایمکی - خط واحد سواری با اون صندلی نرما
عشق...
عشق..
عشق.
دووووووووووووووووووووووووست دارم همنفس من..
اومدم برات بنویسمو این لحظه رو ثبت کنم..
تو این لحظه که منو تو بیشتر از هر لحظه ای کنار همیم
دیشب شبی بود که منو تو خلوت خودت به اغوش کشیدیو برام از قلبت گفتی..
گفتی که میخوای مرد زندگیت باشم.. میخوای بهم تکیه کنی
..
و انگار تو اون لحظه چشمامون خیس از اشک شوق بود
منو تو با هم.. با چشای بسته.. با نفس های عمیق.. ازش خواستیم که مارو تا بینهایت برای خودش برداره
منم همه وجودمو بهت دادم تا با هم دوتا بال بشیمو پر بکشیم..
ارامش قلب تنهامی... تک ستاره شب های تاریکمی..
دوست دارم اسمونم
ساعت 1:08
( من شب کار توی ایران خودرو)
بی تو همرنگ زمستان بودم...
با تو من پر شدم از بوی بهار
چشمه ی خشک دلم جاری شد...
با تو من دشت شدم
سبز شدم
مثل گل روییدم...
بی تو سیلابی گل آلود بودم
با تو من باران شدم
پاک و زلال
نم نمک باریدم..
بی تو انگار شبی
بی ستاره بودم..
با تو من پر شدم از نور امید...
دم به دم تابیدم..
با تو دل نور گرفت..
شور گرفت..
اشک هم شیرین شد..
با تو هر پیشامدی در زندگی
رنگ زیبایی گرفت
شوره زار خسته ی زندگیم
از گلستان قشنگ عشق تو رنگین شد...
تقدیم به عشقم...بخاطر تموم
مهربونیاش...تا پای جون دوستت دارم..
یکی از بهترین روزهای زندگیم.. کنار بهترینم..
من ازت میخواستم این کارارو انجام بدیمو ازش عکس بگیریم ولی تو بهم میگفتی دیونه این کارا چیه..
منم بهت گفتم بعدا میفهمی..
این عکسو دیشب گرفتم...
همون لحظه که دلامون بیقرار بود.. ولی اروم بودیم..
یهو صدای بارون اومدو من زدم بیرون تا واسه ارامش قلبامون دعا کنم..