احساس میکنم تورو
از پشت این همه سکوت
تو کافه بارون میگیره
وقتی میشینم ، روبروت !
از راه که میرسی بازم
عطرت میپیچه تو هوا
فنجونمُ پر میکنی
از حسِ طعمی آشنا
وقتی نگاه میکنی
خورشید تکراری میشه !
همینجا روی میزمون
رودِ عسل جاری میشه !
حوا تویی ، هرجا تو باشی بهشته !
سیبی که چیدی ، ابتدای سرنوشته
کافه ، خیابون ، خونه یا هرجا که باشی
میتونیم از دنیا و تلخی هاش جدا شیم
چیزی بگو زیبای من
کلافه ام ازین سکوت
میشکنه بغض آخرم
وقتی میشینم روبه روت !
چیزی بگو شاید صدات
حریف دلتنگی بشه
شاید شبِ سیاه سفید
با واژه هات ، رنگی بشه
شاید که بیدارم کنی
از خوابی که کابوسمه
دارم به دریا میزنم
چشمای تو فانوسمه
حوا تویی هرجا تو باشی بهشته !
سیبی که چیدی ابتدای سرنوشته
کافه ، خیابون ، خونه یا هرجا که باشی
میتونیم از دنیا و تلخیهاش جدا شیم....
واااااااااااااااااااااااااااااااااااایییییی..
رضا محشر محشر محشره...فوق العاده...یه ترانه ی خیلی قشنگ که جون میده واسه خوندن....این ترانه خیلی ارزش داره ....
.
خودت گفتی رضا؟
عالی بود خیلی قشنگ بود...
ممنون عزیزم...
خواهش میشه..

میگم احیانا متن یه ترانه نیست؟ کی خوندتش؟؟
اگه آهنگش هست باید اینو واسم بخونیا...
نه بابا متن ترانه نیست.. هیچ کس هنوز نخوندتش
قراره خودم بخونمش
خواستم بگم که...............به یادتم..همیشه..بدون تو ..مگه میشه؟؟!!
رضا واقعا ته استعدادیا...یعنی شرمنده مون کردی در حد لالیگا...ایول..اصلا عاشق این شعره شدم..ملودیم بذار روش...
عزیزم اینو یادت رفته بود تایید کنی....