دوباره پاییزه...
صدای باد وبارون
هوای سرد کوچه...
دوباره چشم گریون...
تموم کوچه خیسه..
به یاد خاطراتت
یکی که اشک می ریزه...
همون صدای خسته...
همون دل شکسته...
همون که بغض تلخی
راه گلوشو بسته...
دوباره....
اشکاتو میشه لمس کرد تو لحظه ی تولد این شعر خیس خییییییلی دلنشین بود
مرسی...تو هم یه خونه تکونی بکن ذهنتو یه چیزی بنویس دیگه...
اشکاتو میشه لمس کرد
تو لحظه ی تولد این شعر خیس
خییییییلی دلنشین بود
مرسی...

تو هم یه خونه تکونی بکن ذهنتو یه چیزی بنویس دیگه...