یه شعر نیمه کاره...

دوباره پاییزه...

صدای باد وبارون

هوای سرد کوچه...

دوباره چشم گریون...

دوباره پاییزه...

تموم کوچه خیسه..

به یاد خاطراتت

یکی که اشک می ریزه...

همون صدای خسته...

همون دل شکسته...

همون که بغض تلخی

راه گلوشو بسته...

دوباره....



نظرات 1 + ارسال نظر
رضا یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:31 ق.ظ http://sedayekhasteyebaron.blogsky.com/

اشکاتو میشه لمس کرد
تو لحظه ی تولد این شعر خیس
خییییییلی دلنشین بود

مرسی...
تو هم یه خونه تکونی بکن ذهنتو یه چیزی بنویس دیگه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد